و حدس می زنم شبی مرا جواب می کنی
و قصر کوچک دل مرا خراب می کنی
سر قرار عاشقی همیشه دیر کرده ای
ولی برای رفتنت عجب شتاب میکنی
من از کنار پنجره تو را نگاه می کنم
و تو به نام دیگری مرا خطاب میکنی
چه ساده در ازای یک نگاه پاک و ماندنی
هزار مرتبه مرا ز خجلت آب می کنی
به خاطر تو من همیشه با همه غریبه ام
تو کمتر از غریبه ای مرا حساب می کنی
و کاش گفته بودی از همان نگاه اولت
که بعد من دوباره دوست انتخاب می کنی
نظرات شما عزیزان:
|