روزی شخصی در شهر ادعا میکند که من خدا هستم مردم شهر او را پیش حکیم میبرند و حکیم باشی برای اینکه او را بترساند میگوید:مرد دیگری پارسال ادعا میکرد که پیغمبر است و من دستور دادم او را کشتند شخص جواب داد کار خوبی کردید چون او فرستاده ی من نبود!!!!
نظرات شما عزیزان:
|