نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





 

یادته بهت می گفتم اگه تو بری می میرم

 

ذره ذره٬قطره قطره٬ میسوزم اما میمونم

وای چطوری دلم اومد جسم سردت و ببوسم؟

من که آتیش میگرفتم٬ چی باعث شد که نسوزم؟

دیگه چشمام و نمیخوام. نمیخوام دیگه ببینم!

کاشکی وقتی که میرفتی دستتو گرفته بودم

هنوزم باور ندارم که تو نیستی و من هستم

شایدم من مرده باشم٬ الکی میگن که هستم!

خودمم موندم چه جوری میتونم زنده بمونم

تو پیش خدا دعا کن که منم زود تر بمیرم

میدونم یه روز دوباره می تونم تو رو ببینم

مگه تو خبر نداری شب و روز برات بیتابم؟

تو که بی وفا نبودی٬لااقل بیا تو خوابم

نازنین وقتی که بودی شبا هم تو رو میدیدم

دیگه از روزی که رفتی حتی خوابتم ندیدم

کاشکی پر نمیکشیدی بالت و شکسته بودم

جای خالیت و چجوری میتونم بازم ببینم؟

چرا هستم؟ چرا موندم؟ چجوری طاقت می آرم؟

چجوری من دلم اومد رو مزارت گل بزارم؟؟

حالا تو رفتی و نیستی ٬ پس چرا من نمی میرم؟؟


[+] نوشته شده توسط هانی در 5:32 بعد از ظهر | |







خاطره حیدری زاده

از همون لحظه اول که تو قلبم پا گذاشتی

قلبمو ازم گرفتی و یه جایی جا گذاشتی

منو کشتی ٬منوکشتی٬ منو قلبمو سوزوندی

رفتی و رو همه حرفات خیلی راحت پا گذاشتی

خودت اما خوب میدونی منو با راز نگاهت

توی این شهر غریب رفتی و تنها گذاشتی

رفتی و ازم گرفتی همه ی دارو ندارم

به جز اندوه و غم و غم دیگه چیزی جا نذاشتی

رفتی و حتی نگفتی یه کلام خدا نگهدار

حتی یه بوس کوچولو روی گونه هام نذاشتی


[+] نوشته شده توسط هانی در 5:15 بعد از ظهر | |







اونی که گفتم نرو گفت نمیشه

 

دیروز دیگه رفت واسه ی همیشه

 

وقتی میخواست بره اون منو صدا کرد

 

واستاد و تو چشام خوب نگا کرد

 

گفت میدونی خودت برام عزیزی

 

این اشکارم بهتره که نریزی

 

مجبورم برم که سفر چاره ی کارمه

 

یاد اون خاطرات مرحم دل پارمه

 

تقدیر ما از اولم همین بود

 

یکی تو آسمون اونیکی زمین بود

 

تو تقدیر ما هر چی حیرونیه

 

مال خطوط روی پیشونیه

 

شاید اگه دائم بودی کنارم

 

یه روز می دیدی که دوست ندارم

 

می خوام برم و تا ابد بمونم

 

سخته برای هر دو مون میدونم

 

آره گفتی کسی که میشه ستاره

 

هیچ چاره ای به جز سفر نداره

 

گریه نکن گریه هاتو نگه دار

 

لازم میشه گریه وقت دیدار

 

خودم میرم عکسام ولی تو قابه

 

میشنوه حرف اما بی جوابه

 

بارون که بارید برو زیر بارون

 

به یاد دیدار اون روزامون

 

تو چمدونم پر عطر یاسه

 

چشام با چشای تو در تماسه

 

رفتن من اسب سرنوشته

 

همونی که رو پیشونیمون نوشته

 

فکر نکن دوری و اینجا نیستی

 

قلب من اونجاست و تنها نیستی

 

منتظر شعرا و نامه هاتم

 

هر جا میری، بدون منم باهاتم

 

غصه نخور زندگی رنگارنگه

 

یه وقتایی دور شدنم قشنگه

 

دیگه سفارش نمیکنم عزیزم

 

نزار منم اینجوری اشک بریزم

 

شاید یه روزی به هم رسیدیم

 

همدیگرو شاید یه جایی دیدیم

 

مراقب گلدون اطلسی باش

 

یه وقتایی منتظر کسی باش

 

کسی که چشاش یه کمی روشنه

 

شاید یه قدری هم شبیه منه

 

دیگه باید برم خیلی دیره

 

فقط نزار خاطرمون بمیره

 

با خدافظی منو در به در کرد

 

اشکامو دید و بعدش سفر کرد

 

از وقتی رفت دستام رو به آسمونه

 

شاید پشیمون بشه برگرده بمونه

 

فهمیدم امروز سفرم یه درده

 

من چیکار کنم اگه که بر نگرده

 

پشت سرش میریزم آب یه دریا

 

منتظر میشینم بی تاب تا فردا

 

الهی که بدون هیچ فرودی

 

بشه ستاره و برگرده به زودی


[+] نوشته شده توسط هانی در 5:7 بعد از ظهر | |







 

کوه چون سنگ بود تنها شد یا چون تنها بود سنگ شد ! من که نه سنگ بودم نه کوه ، من چرا تنها شدم ؟


 


[+] نوشته شده توسط هانی در 5:1 بعد از ظهر | |







مثه خوابی…مثه رویا
مثه آرامش دریا
مثه آسمون آبی
آرومی وقتی که خوابی
مثه پروانه نجیبی
تو یه رویای عجیبی
مثه یاسای تو باغچه
مثه آینه روی طاقچه
مثه چشمه ی زلالی
انگاری خواب و خیالی.


[+] نوشته شده توسط هانی در 4:56 بعد از ظهر | |







باو تا بكيمن دوسيمان وه نو
تو دار نارنج من دار ليمو
امشو چن شوه نيتيده خاوم
له كي تور ياي ده گلاره چاوم
هر تو ني يا رم
هر تو ني عشقم
گل بي خارم
بي تو بيمارم.

ترجمه

بیا تا دوستیمونو تازه کنیم
تو درخت نارنج من درخت لیمو
چند شبه به خوابم نمیای
با کی قهر کردی عزیز دلم
فقط تو یار منی
فقط تو عشق منی
ای گل بی خار و ظریفم
تو نباشی من بیمار و مریضم


[+] نوشته شده توسط هانی در 4:44 بعد از ظهر | |







کانی

هه ر كاتی ده كه ومه بیری
وه كو روژانی جوانی
بو ساریژیزامه كانم
به ته نیا دیمه سه ركانی
زوخاوی دل هه ل ده ریژم بو ورده شه پولهكانی
ئه م بهسته یه بو ده خوینم بهلاوه ك یا به گورانی
كانی كانی تو جیژوانی پریه كانی
تو ئایونه ی ئاسمانی
خونی جه رگی چیا سه خت و بهر زه كانی
خوزگا ئه وه ی من ده ی زانم توش بیزانی كانی كانی
ده زانی بو زور دی مه لات؟
چون له لای تو بهجی ماون جی پی كانی
كانی كانی
تو شاهیدی پشكوتنی ئه وینیكی ئا سمانی
قاتلی من له توی دا شورد په ن جه كانی
خونی دلم تكاوه نیو ئاوی كانی
به ده م دزه ی ئه وینه وه
ده مردم و نه م دهزانی
كانی كانی كانی كانی
__________________________ ترجمه به فارسی

چشمه

هر زمانی بیادش می افتم
همچو روزگار جوانی
برای تسكین زخمهایم
تنهایی بهسر چشمه می روم
درد دلم رو بهدست موجهای كوچكش میسپارم
این شعر رو براش با دكلمه یا با آواز میخوانم
ای چشمه :تومیعادگاه فرشتگانی
تو آینه آسمانی
خون دل كوههای سخت و مرتفع هستی
ای چشمه : كاش آنچیزهای كه من می دانم تو هم می دانستی
چون جای پاهاش پیش تو بهجا مانده
ای چشمه :
تو شاهد شكوفه دادن عشقی آسمانی بودی
قاتل من دستهایش را در تو شست
خون دلم در درون آب چشمه ریخت
به همراه خنده عشق
میمردم و نمی فهمیدم
ای چشمه ای چشمه


[+] نوشته شده توسط هانی در 4:36 بعد از ظهر | |







از اشتباهات ديگران درس بياموزيم . چون زندگي آنقدر طولاني نيست تا همه آنها را خودمان تجربه كنيم.


[+] نوشته شده توسط هانی در 4:12 بعد از ظهر | |







دکتر علی شریعتی

                                 

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد-نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت-ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد-گلویم سوتکی باشد به دست طفلکی گستاخ و بازیگوش-و او یک ریز و پی در پی دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد-و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد-بدین سان بشکند دائم-سکوت مرگبارم را


[+] نوشته شده توسط هانی در 3:26 بعد از ظهر | |







ارنستو چگوارا

                                         

دستانم بوی گل می‌داد مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند، اما کسی نگفت شاید من هم گلی کاشته باشم.


[+] نوشته شده توسط هانی در 3:16 بعد از ظهر | |







متن سنگ قبر وینستون چرچیل

              عکس   عکس های منتشر نشده از چارلی چاپلین

من برای ملاقات با خالقم آماده ام
اما اینکه خالقم برای عذاب دردناک ملاقات با من آماده باشد چیز دیگریست 
 


[+] نوشته شده توسط هانی در 2:28 بعد از ظهر | |







متن سنگ قبر کوروش کبیر

                      Tomb of Cyrus the Achaemenid tarikhema.ir 3 300x200 قدیمی ترین عکس های مقبره کوروش هخامنشی | تاریخ ما Tarikhema.ir

ای انسان هر که باشی واز هر جا که بیایی
میدانم خواهی آمد
من کوروشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا نهادم
بدین مشتی خاک که تن مرا پوشانده رشک مبر 
 


[+] نوشته شده توسط هانی در 2:23 بعد از ظهر | |







ما با دلمان هنوز مشکل داریم/صد سنگ بزرگ در مقابل داریم

معشوق خودش می برد و می دوزد/انگار نه انگار که ما دل داریم


[+] نوشته شده توسط هانی در 4:32 قبل از ظهر | |







برگرفتم آینه در پیش روی/خویش را دیدم بسی آشفته موی

آینه میگفت رو در روی من/کم کمک خاکستری شد موی من

دیر شد ای یار دیرین دیر شد/آن جوانی را که دیدی پیر شد


[+] نوشته شده توسط هانی در 4:10 قبل از ظهر | |







روزی شخصی در شهر ادعا میکند که من خدا هستم مردم شهر او را پیش حکیم میبرند و حکیم باشی برای اینکه او را بترساند میگوید:مرد دیگری پارسال ادعا میکرد که پیغمبر است و من دستور دادم او را کشتند شخص جواب داد کار خوبی کردید چون او فرستاده ی من نبود!!!!


[+] نوشته شده توسط هانی در 4:7 قبل از ظهر | |



صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 16 صفحه بعد